تیتر20 - انتشار اطلاعیه اخیر بیمه البرز درباره پویش «آب را بیمه کنیم» شاید بهتنهایی خبر چندان پررنگی در فضای رسانهای نباشد، اما اهمیت آن در گشودن مسیری تازه برای گفتوگو درباره نقش صنعت بیمه در حمایت از منابع آبی است.
امروز مسئله آب دیگر صرفا یک موضوع محیط زیستی یا فنی نیست؛ بلکه به یک دغدغه اقتصادی و اجتماعی کلان تبدیل شده که بیمهها نمیتوانند نسبت به آن بیتفاوت باشند.
سرمایه پنهان اقتصاد ملی
آبهای زیرزمینی ستون اصلی کشاورزی، صنایع و زیست اجتماعی کشورند. تخلیه مداوم سفرههای زیرزمینی و افت سطح آب، در بلندمدت به معنای افزایش ریسکهای اقتصادی و اجتماعی است؛ از مهاجرتهای اجباری گرفته تا کاهش بهرهوری بخش کشاورزی و تهدید امنیت غذایی.
در چنین شرایطی، حضور بیمهها تنها یک کنش داوطلبانه در قالب مسئولیت اجتماعی نیست، بلکه اقدامی برای کاهش ریسکهای سیستماتیک آینده محسوب میشود.
هر چه منابع آبی پایدارتر بمانند، هزینههای بیمهای در حوزه کشاورزی، بهداشت و حتی خسارتهای ناشی از بلایای طبیعی کاهش خواهد یافت. بهعبارت دیگر، حمایت از آب، حمایت از تراز ریسک و پایداری اقتصادی بیمههاست.
مسئولیت اجتماعی و پیوند آن با بحران آب
مسئولیت اجتماعی شرکتها (Corporate Social Responsibility) در سالهای اخیر به ابزاری برای همسوسازی منافع بنگاهها با منافع عمومی تبدیل شده است.
صنعت بیمه در ایران اغلب در حوزههای خیریه یا کمکهای کوتاهمدت به ایفای این نقش پرداخته، اما بحران آب فرصتی استثنایی برای تعریف مسئولیت اجتماعی در سطحی ساختاری ایجاد میکند.
ورود بیمهها به حوزه فرهنگسازی مصرف بهینه، حمایت از طرحهای احیای آبخوانها و مشارکت در پروژههای مدیریت ریسک منابع طبیعی میتواند مصداقی عینی از مسئولیت اجتماعی مبتنی بر ارزش مشترک باشد؛ جایی که هم جامعه و هم صنعت بیمه از نتایج پایدار آن منتفع میشوند.
بیمهها چگونه میتوانند برای حفظ منابع آبی اقدام کنند؟
امکانات بیمهها برای حمایت از منابع آبی تنها به کارزارهای تبلیغاتی محدود نیست. این صنعت میتواند در سه سطح عمده ایفای نقش کند. نخست، در سطح فرهنگی و اجتماعی از طریق طراحی پویشهای گسترده اطلاعرسانی، آموزش مصرف بهینه و حمایت از فعالیتهای هنری و آموزشی مرتبط با آب.
دوم، در سطح مالی با تخصیص بخشی از سود عملیاتی یا ذخایر مسئولیت اجتماعی به پروژههای احیای منابع آب زیرزمینی، نظیر طرحهای تغذیه مصنوعی سفرهها یا بهبود شبکههای آبیاری کشاورزی.
سوم، در سطح بیمهگری از طریق توسعه محصولات نوآورانه که مصرفکنندگان و تولیدکنندگان را به رفتار مسئولانه در قبال آب ترغیب کند.
برای نمونه، بیمههای کشاورزی میتوانند مشوقهایی برای کشاورزانی که از روشهای کممصرف استفاده میکنند، طراحی کنند یا تخفیفهای خاصی به صنایع با فناوری صرفهجویانه در مصرف آب ارائه دهند.
چرا آب برای صنعت بیمه اهمیت راهبردی دارد؟
اهمیت منابع آبی برای بیمهها تنها در سطح نمادین باقی نمیماند. خشکسالی و بحران کمآبی بهطور مستقیم بر تعهدات بیمهای در بخش کشاورزی و دامپروری اثرگذار است و موجی از خسارتهای بیمهای را به همراه دارد.
همچنین، کمبود آب میتواند به کاهش کیفیت زندگی و افزایش هزینههای سلامت عمومی منجر شود، امری که بر ضریب خسارت بیمههای درمان و زندگی نیز تاثیر خواهد داشت.
در بلندمدت، بحران آب تهدیدی برای ثبات اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود و این همان محیطی است که صنعت بیمه برای بقای خود به آن وابسته است.
بنابراین، ورود بیمهها به مسئله آب تنها یک انتخاب خیرخواهانه نیست، بلکه ضرورتی اقتصادی و استراتژیک است.
از پویش تبلیغاتی تا جنبش اجتماعی
با وجود ارزش ابتکارهایی چون پویش «آب را بیمه کنیم»، خطر آن وجود دارد که چنین برنامههایی به سطحیترین شکل ممکن، یعنی در حد تبلیغات و فعالیتهای کوتاهمدت باقی بمانند.
برای پرهیز از این دام، باید چند الزام اساسی رعایت شود. نخست، پیوند دادن پویشها با سیاستهای کلان ملی در حوزه آب و هماهنگی با نهادهای تخصصی.
دوم، شفافسازی منابع مالی و سازوکارهای مشارکت بیمهها برای ایجاد اعتماد عمومی. سوم، تعریف شاخصهای ارزیابی اثرگذاری تا مشخص شود این پویشها چه دستاوردی واقعی در مصرف بهینه یا احیای منابع آبی داشتهاند.
و چهارم، بهرهگیری از قدرت بازار بهعنوان یک سازماندهنده اجتماعی؛ یعنی تبدیل مصرفکنندگان بیمه به کنشگران فعال در حمایت از آب.
این امر میتواند با طراحی محصولات بیمهای پیوند خورده با رفتارهای پایدار محقق شود، بهگونهای که انتخاب بیمهنامه به خودی خود مشارکت در جنبش حفاظت از منابع آبی تلقی گردد.
بازار و جامعه همصدا میشوند
نقش بیمهها در حمایت از منابع آبی زمانی اثربخش خواهد بود که از چارچوب تبلیغاتی صرف خارج شده و به یک حرکت جمعی مبتنی بر منطق بازار و منافع مشترک بدل شود.
اگر بیمهها بتوانند در کنار نهادهای مدنی و سیاستگذاران، مصرفکنندگان را نیز به بازیگر فعال این عرصه تبدیل کنند، یک جنبش اجتماعی زنده شکل خواهد گرفت؛ جنبشی که نه بر پایه شعار، بلکه بر مبنای پیوند منافع اقتصادی و زیستمحیطی استوار است.
در چنین شرایطی، بیمهها تنها حامیان مالی پروژههای محیط زیستی نخواهند بود، بلکه به موتور محرک تغییر رفتار جمعی در حوزه مدیریت منابع آبی بدل میشوند.